»» ویژگى هاى باطنى احکام دین مبین اسلام،
از جمله ویژگى هاى باطنى احکام دین مبین اسلام، منطبق بودن با فطرت آدمى است. شهید مطهرى در کتاب فطرت به شرح و تفصیل معنى و موارد آن مىپردازد. فطرت بر وزن فعله مىباشد و دلالت بر نوع مىکند. یعنى نوع خاصى از آفرینش. در قرآن کریم آیات متعددى با این لفظ آمده است مثلا آیه معروف “فطره الله التى فطر الناس علیها” (روم / 30) یا به صورت اسم فاعل براى خداوند: “فاطر السموات والارض انعام / 14” یا در مورد غیر خدا مثلا آیه 1 سوره انفطار: اذا السماء انفطرت” این فطرت که معنى آن یعنى نوع خاصى از آفرینش خدا در مورد انسان، در قرآن با این تعبیر (فطرهالله) فقط در مورد انسان بیان شده است. استاد مطهرى در ادامه به انواع فطریاتى که انسان در اندیشه وعمل دارد اشاره کردهاند و مىفرمایند: آیا انسان داراى یک سلسله معلومات فطرى - یعنى معلومات غیر اکتسابى هست یا نه؟ که 3 جوابى که در این موضوع یعنى فطریات انسان در ناحیه شناختها داده شده است را شرح مىدهند که عبارتند از جواب افلاطون با نظریه مثل، منکرین فطرت و نیز نظر حکماى اسلامی.
در ناحیه خواستها نیز در پاسخ به این پرسش که آیا انسانى در ناحیه خواستها و خواهشهاى خودش، یک سلسله فطریات دارد یا نه؟ در توضیح جواب به تقسیم خواستهاى جسمى و روحى آدمى اشاره مىکنند. مثلا غریزه خوردن، غریزه جنسی، خواب و ... از جمله خواستها ى جسمى و برترىطلبى و حقیقتخواهى و علم و کشف حقایق و هنر و خلاقیت و عشق و پرستش را از جمله مصادیق خواستهاى روحى مىشمارند.
بررسى دقیق حکماى اسلامى از گرایشهاى مقدس (یعنى همان تفاوتهاى اصلى میان انسان و حیوان و به تعبیر دیگر فطریات احساسى که شامل حقیقتجویی، گرایش به خیر و فضیلت، گرایش به جمال، گرایش به خلاقیت و ابلاغ و گرایش به پرستش مىشود، این نتیجه را اثبات مىکند که بسیارى از احکام اسلامى براساس این فطریات انسجام یافته و لذا چون فطریات هم در همه انسانها موجود مىباشد و هیچگاه از بین نمىرود لذا این دستورات اسلامى نیز جاودانه خواهد بود.
توضیح مطلب اینکه ما در ذات و خلقت خود، زیبایى را دوست داریم، همیشه دنبال حقیقت هستیم؛ اگر هم دروغ بگوییم پشیمان مىشویم و حتى افرادى هم که دروغگویند و اصلا پشیمانى هم ندارند، بالاخره دوست دارند که دیگران به آنها دروغ نگویند که همین دوست داشتن در درون، نشانه زیبایى راستگویى است، از خلاقیت و ابداع همیشه خوشمان مىآید.
طبعا زبان منطقى این بحث به صورت شکل اول منطقى ارائه مىشود: مقدمه اول: اسلام براساس فطرت، یکسرى دستوراتى را از جمله نماز و روزه و خمس و زکات و تولى و تبرى و ... را داده است. مقدمه دوم: فطرت در همه انسانها و در همه زمانها ثابت مىباشد. نتیجهاى که از این مقدمه گرفته مىشود این است که: دستورات اسلام براى همه زمانها و همه انسانها و همه مکانهاست. البته به این شکل استاد مطهرى در کتاب فطرت بحث نکردهاند ولیکن بحثهاى نظرى آن را بسیار جالب توضیح و تشریح فرمودهاند. مثلا در مورد حقیقتجویى بیان مىکنند که: در روانشناسى از این حس با نام حس کاوش نام مىبرند. در کودک بین دو سالگى و سه سالگى این حس پیدا مىشود . اشیاء را به همزدن وخراب کردن چیزها نیز ناشى از همین حس کاوش است. او مىخواهد این را بزند به آن، ببیند که چه مىشود حال ما نمىزنیم چون مىدانیم چه مىشود. حس حقیقتجویى یادانایى است که منجر به پیدایش و توسعه علم و فلسفه شده است. که البته هم به صورت وسیله وهم به صورت هدف و بالذات، محبوب انسان واقع مىشود. یعنى گاهى انسان، علم را براى رسیدن به مال مورد استفاده قرار مىدهد و گاهى علم را براى علم و چون ذاتا مهم است، مىخواهد. داستان ابوریحان بیرونى که در آخرین لحظات عمر خود، سوال فقهى از عالمى کرد و مرحوم حجتالاسلام اصفهانى و پاستور که شب عروسى خود نیز به مباحث علمى مىپرداختند و هزاران شاهد دیگر، مصادیق و شواهد این مورد است.(1) لذا براساس همین حقیتجویى که فطرى انسان است دین اسلام، تحصیل علم را بر همگان در همه زمانها و همه مکانها و بدون در نظر گرفتن حتى مذهب استاد (البته بعد از فحص و تحقیق در مورد اینکه اگر استاد مسلمان نبود) واجب کرده است.
شهید مطهرى در توضیح این قسمت در سخنرانى فریضه علم در کتاب ده گفتار به 4 حدیث اشاره مىکنند: طلبالعلم فریضه على کل مسلم و مسلمه اطلبوا العلم من المهد الىاللحد، اطلبوالعلم ولو بالصین و الحکمه ضاله المومن فخذ الحکمه و لو من اهل النفاق.
پىنوشتها:
-1 استاد شهید مطهری، مجموعه آثار، ج 3، بخش فطرت، چاپ سوم 1372، انتشارات صدر
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » جعفر اسلامی ( یکشنبه 87/10/8 :: ساعت 2:11 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ویژگى هاى باطنى احکام دین مبین اسلام،